خیلی وقتها خیلی از ما آدما وقتی یه اتفاقی برامون میفته
، شروع
میکنیم به ناله و نفرینه هرکس و هر چیزی که باهاش ارتباط داریم
چه
حق باشه چه ناحق ! یا شروع میکنیم به گله وشکایت کشی
! یکی از
کسانی که ما میریم پیشش برای گلایه ، خداست
. که ای خدا چرا
برای ما همچین اتفاقی افتاد
؟ مگه تو نمی تونستی جلوشو بگیری
؟
خیلی دیگه از چراها ، یه موقع های هم باهاش قهر میکنیم
! مثل یکی
از دوستای من که مدت 1 سال با خدا قهر کرد و نه نماز خوند نه روزه
گرفت ونه خیلی از واجبات دیگه را انجام داد
! غافل از اینکه خدا اصلا
احتیاج به کارای اون نداره و کسی که محتاجه خودشه
. البته بعدا به
خودش اومد و توبه کردو انسان شدنش را جشن گرفت
. اما خیلی از
آدما هم هستند که وقتی مشکلی براشون رخ میده ، اگرچه دلشون
میشکنه ولی پر پروازشون بلند تر از هز روز دیگه میشه و پر میکشن
سوی خدا
و فقط به اون پناه میبرند و شکرش میکنند که بعدتر از این
مشکل سرشون نیمده و ... البته یه روزای هم هست که این
پر کشیدن برای آدما رخ میده چه با دل شکسته چه بی دل شکسته
این چند روز هم به خصوص شب قدر یکی از این روزهاست
خدایا یه کمکی کن ما جز گروه دوم باشیم
، اگه هم جزو گروه اولیم
صبر کردن را بهمون یاد بده
. یادمون بده که تو معشوقی
و ما عاشق
تو بی نیازی و ما نیازمند
. یادمون بده هر چه از دوست رسد نیکوست
نویسنده: یاغی(یکشنبه 86/7/8 ساعت 12:50 عصر)